هفته ای که گذشت . . .
سلام عزیز دل مامان مامانی قرار بود خاطره هر روز رو برات جدا بنویسم اما فرصت نمی کنم تا میام شروع به نوشتن کنم بیدار می شی و باید بهت برسم . داخل دفتر خاطراتت هم کلی نوشتم که متاسفانه متوجه شدم نرم افزارش مشکل داره و همه خاطراتت حذف شده اما اشکالی نداره دوباره برات می نویسم عزیزم هفته ای که پشت سر گذاشتیم خیلی اتفاقات افتاد اولیش این بود که تو یک ماهه شدی عزیزم و دومیش هم اینکه برای دنیا اومدن گل پسل قند عسل جشن تولد گرفتیم البته با تاخیر . . .خیلی خیلی بهمون خوش گذشت و شما هم پسل خوبی بودی و باهامون همکاری کردی عزیزم . مامان جونی و خاله جونی ها و دایی جونی ها خیلی زحمت کشیدند انشاالله جبران کنیم . در ضمن آش نذری شما رو هم...