روز شمار هفته دوم تولد گل پسل قند عسل
سلام عزیز دلم
نازشو برم که این روزها تموم وقتم صرف مراقبت از ناناز می شه البته اینم بگم گل پسلم خیلی آرومه و
مامانی رو اذیت نمی کنه تو این مدت اتفاقات زیادی افتاده چندین بار هم اومدم بنویسم اما به
دلایل فنی نشده که بنویسم خاطرات هر روز رو جداگانه تا اونجایی که یادم هست می نویسم و سعی
می کنم روزانه خاطرات پسل گلم رو ثبت کنم .
10/10/90 بند ناف گل پسلم در این روز افتاد .و جواب آزمایش به رویت متخصص اطفال رسانده
شد و ایشون گفتند دیگه نیاز به فتوتراپی نداره و رو به بهبودی هست ناناز مامان
12/10/90اولین حموم ناناز توسط مامان جونی (مامان) - عصر هم مامانی وقت دکتر داشت
جهت بخیه کشیدن خانم دکتر فرمودند همه چیز خوبه و من که بعد از 10 روز برای اولین بار رفته بودم
بیرون با بابایی یه کمی پیاده روی کردیم و برای گل پسلم هم خرید کردیم البته بعدش یه کمی درد
داشتم که بر طرف شد .اگه درد نداشتم دوست داشتم مسیر رو پیاده بیام خونه اما حیف که نشد
وقتی اومدیم خونه شما تازه شیرترو خورده بودی و مامان جونی در حال تعویض
پوشکت بود و دوباره بیهوش شدی نازشو برم که با شیر مامانی سیر نمی شی و مجبور شدیم
کمکی بهت شیر خشک هم بدیم از این شب خانواده ما 3 نفر شد چون مامانی دیگه
می تونه کارهاش رو خودش انجام بده و مامانی و خاله جونی ها قرار شد اگه مامانی کاری داشت
بهمون سر بزنند.
13/10/90 اولین روزی که من و شما وبابایی خانواده 3 نفری رو تجربه کردیم
14/10/90 خاله هاجیک و دایی سعید و دایی امید اومدن دیدن شما
15/10/90 مامان جونی و بابا جونی (مامان)،خاله هاجیک و دایی سعید و همچنین خاله جون
لیلی ، عمو جون و کیمیا جون اومدن دیدنمون و خاله جون لیلی بهت کادویی داد نانازم لیست کادوهات
رو در اولین فرصت یادگاری می زارم اینجا دستشون درد نکنه
16/10/90 اولین مهمونی ناز پسلم به خونه باباجونی و مامان جونی (مامان)