خاطرات ناناز مامان
سلام پسر گلم
ناناز مامان این روزها خیلی مهربون و حرف گوش کن شده گاهی که به خاطر شیطونی هات
باهات قهر می کنم میای صورتمو با دستات می گیری و سرتو میاری نزدیک و بهم می گی
مامانی دازی (نازی )و اونقدر تکرار می کنی که مامانی باهات آشتی کنه این روزها
بهتر از قبل حرف می زنی و کلمات بیشتری رو تکرار می کنی و جمله بندی هات بهتر شده
گوشه هایی از حرف زدن ها و کلمات پسری مامان :
پارسا . . . . . . . . . . . پاسا
منیره جون . . . . . . . . . . منا منا (م با کسره )
دایی امید . . . . . . . . . دایی ایید
پتو . . . . . . . . . . . . . پتو ( او رو با مزه تلفظ می کنی )
می خوای مالکیتت رو اعلام کنی . . . . می گی این واشه منه
ماست . . . . . . . . . . ماشت
میز. . . . . . . . . . . میس
چیز دیگه ای به ذهنم نمی رسه گلم هفته آینده قرار هست جشن تولد شما رو بگیریم
تولدت در مهد کودک برگزار شد که خیلی خیلی خوشت اومد و کلی ذوق کردی مخصوصا
که در کنار دوستات و مربیت بودی با منیره جون هم خوب ارتباط برقرار کردی مربیت هم خیلی
دوستت داره صبح هایی که بیداری و می بریمت مهد اذیت نمی کنی چون به عشق منا منا
میری امیدوارم دیگه تغییری در مربیهات ایجاد نشه هفته قبل رفتیم خونه مامانی و آش نذری
دادیم مادر جون و خاله مری هم اومده بودند خیلی خوش گذشت شما با خاله جون و مادرجون
خوب ارتباط برقرار کردی . راستی تقریبا یک ماهی میشه مامانی با همکاراش دوره مهمونی
گذاشته و هر دو هفته یکبار شام خونه یکیشون دعوتیم هفته های قبل رو که فرصت نشد
اما از این هفته گزارش مهمونی ها هم اضافه می شه آخر این هفته میریم خونه مامان وانیا جون
امیدوارم گل پسری اذیت نکنه . . . همیشه سلامت باشی گلم خیلی خیلی دوستت داریم.
عکس های جشن یلدا در مهد کودک:
بفرمایید ادامه مطلب
عکس هایی که جدیدا کشف شدند . . . مامانی از این عکس ها هیچ اطلاعی نداشته همه
این عکس ها کار بابایی هست چند تایی میزارم انشاالله در فرصت های بعدی بقیه رو میزارم تا
به یادگار برات بمونه گلم