سوغاتی خاله الی
سلام عزیزم
خوبی گلم ؟ چه خبر ؟ تو دل مامانی خوش می گذره شیطون بلا بابایی امروز به علت سرمای هوا
با رفتنم به سر کار مخالفت کرد واضح تر اینکه بابایی این روزا مخالف کار کردن مامانی هست و به هر
بهونه ای مانع رفتن به سر کار می شه خیلی روزها هم صبح زود بدون اینکه بابایی بفهمه می رم سر کار
ببین ما رو به چه روزی انداختی گلم کار کردن یواشکی آخه با مرخصی های مامانی موافقت نشده
و مامانی هم مجبوره این روزهای آخر بره سر کار البته دیگه مرتب نمی رم چند روز استراحت باز چند روز
کار تنها حسنی که داره همینه که مثل قبل هر روز نمی رم بازم خدارو شکر که با این موافق هستند
نانازم دیشب رفتیم خونه مامان جونی وبابا جونی خاله الی هم از دانشگاه اومده بود قبلا بهت گفته بودم
از طرف دانشگاه رفته بودند زیارت امام رضا(ع) برای ناناز من یه اسباب بازی ناز سوغاتی آورده بود که داد
برات نگه دارم تا وقتی اومدی باهاش بازی بازی کنی دست خاله الی درد نکنه خب نانازی برم یه کم
استراحت کنم چون کمردرد مامانی امروز از روزهای دیگه بیشتر شده مواظب خودت باش گلم