از کجا شروع کنم؟
سلام نانازم
خوفی الان چند روزی فهمیدم پسل قند عسلی مامانی هنوز برات هیچ کاری نکرده کلی برنامه ریزی
کرده بودم که اگه دخمل باشی چیکار کنم اگه پسل باشی چیکار کنم اما حالا که پسلی نمی دونم
چیکار کنم آخه مامانی الان فقط و فقط به فکر انتقالیشه که جور بشه چون اگه نشه مجبوره نانازشو بعد از
اینکه دنیا اومد خیلی تنها بزاره نمی دونم از کجا شروع کنم مامانی وقتی از سر کار بر می گرده خونه
خیلی خسته می شه اونقدر که حال انجام هیچ کاری رو نداره مامان بدی شدم دیگه از این حرفا به
پسل گلم نمی زنم از امروز می شینم برنامه ریزی می کنم که از کجا شروع کنم البته مامان جون یه
تحرکاتی رو شروع کرده خوش به حالت کوچول موچول مامان و بابا بابایی دیشب اومده تو وبلاگت
نظر داده و گفته دلش واست تنگه بهت حسودیم شددوستت داریم عزیزم منم دلم برات تنگه