محمدپارسامحمدپارسا، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 20 روز سن داره

خاطرات مامانی

دردو دل با پسل قند عسل

1390/7/16 22:42
558 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیزم

این روزا مامانی خیلی خسته می شه وروجک مامان هم  داره بزرگ و بزرگ تر می شه و مامانی هم هر روز

 که می گذره سخت تر می شه براش لبخنداما همه این سختی ها رو تحمل می کنم تا ناناز من قوی قوی

بشه و با سلامت کامل دنیا بیاد قلببابایی هم این روزا تمام تلاشش رو می کنه که به من و تو سخت نگذره

مامانی هر روز ساعت 6:30 از خونه حرکت می کنه بره سر کار ساعت 8 تقریبا می رسه و عصر ها هم

ساعت کار مامانی تا 4 بعد از ظهر است که تا برسه خونه می شه 5 گاهی هم می شه 5:30 ناراحتتو هم

در طول این مدت یه پسل ناز هستی گاهی شیطونی می کنی اما اکثرا آرومی ماچتموم نگرانی مامانی

از این هست که بعد از دنیا اومدنت این مدت رو باید تنها بمونی ناراحتامیدوارم تا اون زمان همه چیز به

خوبی پیش بره و  ناناز مامان این همه مدت تنها نمونه بغلنازی می دونم همه این حرفا برات تکراری

 شده اما می نویسم تا دل خودم آروم بشه قلبدوستت داریم گلم ماچ

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (22)

نگين
17 مهر 90 10:51
سلام فرخنده ميلاد باسعادت هشتمين ستاره آسمان امامت و ولايت امام مهرباني حضرت رضا عليه السلام رو به شما و خونواده محترمتون تبريك ميگم
مامان طلا
17 مهر 90 10:54
سلام گلم آخه مامانا که الکی نمیرن بهشت باید سختی بکشن. پسر من هم کم کم داره سنگین میشه و یه جایی بالای شکمم خیلی دردناک شده که مامانم میگه جای سرشه ایشالا زودتر این دوران هم بکذره و مامانا به نی نی هاشون برسن . مواظب خودت باش و اگه میتونی سعی کن ساعت کاریتو کم کنی . خستگی زیاد ممکنه خدای نکرده زایمان زود رس بیاره ها.
مامان نینی طلا
17 مهر 90 11:28
سلام عزیزم.خسته نباشی مامان زحمت کش ولی فکر کنم دیگه باید کم کم کارو ول کنی و تو خونه استراحت کنی اینجوری که خیلی سخته!!!
مامان زینب
17 مهر 90 17:44
خیلی از تکرار ها دوس داشتنی و قشنگه
مامان معین
17 مهر 90 19:47
سلام من لینکتون کردم
مامان مهنا
17 مهر 90 21:18
سلام خاله جونی غصه نخور همه چی درست میشه
طهورا
17 مهر 90 22:29
سلام عزیزم.ممنونم که سر زدی. قربون مهربونبت.من انتظاری ندارم ازت عزیزم.فکر نکن اگه میام وبلاگت، واسه اینه که تو هم بیای منو بخونی.اصلا اینطور نیست. مراقب خودت باش. اگه یادت بود واسه منم دعا کن که حدود سی روز دیگه زایمان می کنم.
پانی
17 مهر 90 22:33
سلام. عزیزم نگران آینده نباش . تو با این شرایط بیشتر قدر لحظه های با پارسا جونی رو میدونی و کمال استفاده رو میبری. انشاالله در کنار هم شاد و سلامت باشید. در این روزهای عاشقی برای همه نیازمندها به دعای خیر، حتما دعا کن.
سحر مامان آراد
18 مهر 90 9:14
عزیزم ایشالا پسملت سالم و قوی میپره تو بغلت وهیچ جای نگرانی نیست چون خدا خودش همه چی رو درست میکنه امیدت به خدا بوس بوس واسه پسمل جیگر
مامان آریا
18 مهر 90 9:19
سلام عزیزم اره واقعا شرایطت خیلی سخته الان که نی نی جونم جاش راحته ولی برای بعد کاشکی بتونی ساعت کاریتو کمتر کنی ایشالله که پارسا جونم سلامت بیاد پیشت
فریبا مامان حسام
18 مهر 90 10:19
سلام.امیدوارم نی نی خوشگلت با سلامتی بدنیا بیاد و قدر مامان با ذوق و سلیقه شو بدونه. مرسی که به وبلاگ حسام سر زدی.
مامان پارسا جون
18 مهر 90 11:10
سلام مامانی عیدتون مبارک خانومی ماشاا... خسته نمیشی ساعت کاریت که خیلی زیاده ایشاا... پارسا جونم وقتی بیاد واست جبران میکنه و حسابی قدر مامان گلشو میدونه
مامان مانی جون
18 مهر 90 19:56
ممنون که سر زدی لینک شدین
بردیا
18 مهر 90 20:56
سلام مامانی.چیزی دیگه به اومدن نی نی خوشگله نمونده الــــــــــــــــــــــــــــهی... مواظب خودت هم باش
حاج زنبور عسل
18 مهر 90 22:24
خودم نگهش میدارم مامانی نگران نباش، البته اگه تا اون موقع بودممم
مامان ماهان
18 مهر 90 22:31
ممنون که بهم سر زدی عزیزم الهی صحیح و سالم بدنیا بیاد من با کمال میل لینکت کردم
مامان آرتین
18 مهر 90 22:35
عزیزم خسته نباشی امیدوارم نی نی خوشگلت به سلامتی به دنیا بیاد و فقط شیرینی این لحظه ها رو به خاطر داشته باشی.
مامان رادين
19 مهر 90 9:53
سلام نگران نباش به اميد خدا همه چي درست ميشه. واين دوران هم مي گذزه فقط خاطراتش مي مونه. هر چند منم يكم از مرخصي ام مونده اما اصلا بهش فكر نمي كنم.
مامان محمدجان
19 مهر 90 10:19
khale joon mo
19 مهر 90 13:52
مریم مامان عسل
19 مهر 90 16:32
سلام. بهتره بجای نگرانی بیشتر استراحت کنی عزیزم.
مامان عرفان
20 مهر 90 17:29
سلام مامانی.چه زود خسته شدی.شیرینی گل پسرت خستگیتو از تن بدر میکنه .فکر کن ..پارسا دنیا بیاد از سر کار بری پیش پسرت چه حالی به ادم دست میده لحظه خیلی شیرینیه