خاطرات گل پسلی
سلام گلم
پنج شنبه گذشته بعداز ظهر من و شما و بابایی رفتیم خونه بابایی (مامان) قربونت برم که عاشق خونه
بابایی هستی وقتی می فهمی که می خواهیم بریم پشت سر هم تکرار می کنی مانا مانا و دایی
به قول مامانی طی یک هفته خیلی لاغر شدی آخه پسلی خوب غذا نمی خوره و همون یه ذره
هم که می خوری سر رقابت با پخی پخی هست و پلنگ صورتی می زاریشون کنارت و من یا بابایی
به آنها هم غذا می دیم و شما واسه اینکه غذاهاتو نخورن چند لقمه ای می خوری جدیدا هم خاله جون
کشف هایی داشتند شما در رابطه با یادگیری هم با این دو موجود رقابت داری و وقتی می گیم پیشی
یا پلنگ صورتی این کار رو انجام داد یا این حرف رو زد شما سریع تکرار می کنی و منظورتو می رسونی
که یاد داری جونم واست بگه پنج شنبه من و شما و مانا مانا و دایی امید رفتیم پیاده روی و البته
مامانی کمی خرید هم داشت مسیر رفت رو تا حدودی همکاری داشتی اما مسیر برگشت رو بغل
دایی امید و مانا مانا بودی و کلی خسته شون کردیبعدش هم کلا در اختیار خاله مانا مانا
بودی و هر از چند گاهی می رفتی اتاق دایی سعید و درخواست موسیقی می کردیعاشق
ترانه های تولد ت مبارکی و با شروع هر ترانه کلی می رقصی البته بیشترش رقص پا هستش
جدیدا دایی جونا باهات کار می کنن که حرکات دیگه هم انجام بدی و یه چیزایی یاد گرفتی
پسر گلم الان که دارم برات می نویسم لا لا هستی باز آبریزش بینیت شروع شده چند روزی بود
که حالت خوب بود و دارو بهت نمی دادم ولی باید باز شروع کنم فصل پاییز و زمستون دیگه برام
جالب نیست آخه همش شما مریضی
چیز هایی که جدید یاد گرفتی :
آیه اول سوره والعصر آنقدر با اشتیاق تکرار می کنی که من و بابایی کلی ذوق می کنیم
دایی رو این روزها درست ادا می کنی
کلمات انگلیسی مثل stand up- cat- dog-rabit- taile-mouse- nose- hand-eye رو خوب تلفظ می کنی
ماست - - - - - - - ماس
کلمات و جملات زیادی بیان می کنی عزیزم اما الان بیدار شدی و تمرکز مامانی از بین رفته انشاالله
تو فرصتی دیگه ادامشو می نویسم . تو بهترین هدیه خدا برامون هستی گلم من و بابایی خیلی دوستت
داریم .