محمدپارسامحمدپارسا، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 18 روز سن داره

خاطرات مامانی

دخمل یا پسل فرقی نمی کنه؟

سلام عزیزم دیشب با اجازت تا دیر وقت عروسی بودیم   وقتی رسیدیم خونه ساعت 2:30 صبح بود.   خیلی خسته شد م تموم دست و پاهام ورم کرده بود .نانازی اینا همه  طبیعی هستش   امروز رو تا ظهر استراحت کردم خوب شد اما عصر که به کارهای خونه رسبدم باز ورم شروع شد.   الان هم دوباره اینجوری شده و کارامو نصفه رها کردم اومدم استراجت   دست بابایت درد نکنه خیلی بهم تو کارها کمک می کنه و خیلی مواظبه که به من و تو آسیبی نرسه بابایی خیلی مهربون و با محبتی داری امیدوارم تو هم مثل بابایی باشی   یادم رفت بهت بگم دیروز به خاله جون مشاور گفتم دوباره صدای قلبتو با هم گوش کن...
31 تير 1390

عروسی

سلام  نی نی گولوی من   خدا رو شکر این هفته هم تموم شد . نمی دونی چقدر برام سخته که صبح زود بیدار شم و با هم بریم قام قام بازی   از وقتی تو با هام هستی نگرانی و ترسم چند برابر شده چون همش تو فکر اینم که نکنه   تو این راه یه بلایی سرت بیاد .امشب قراره من و تو و بابایی با هم بریم عروسی     البته مامان جون ,باباجون و خاله الی هم میان .  امیدوارم به تو هم  خوش بگذره   کلی کار دارم امروز مرخصی ساعتی گرفتم زودتر بیام خونه   ,   ,    بابایی هنوز محل کارش هست زنگ زد گفت دیرتر میام . من برم به کارام برسم گلم   ...
30 تير 1390

توصیه هایی در خصوص شکایات شایع دوران بارداری

با سلام مامان نی نی گولو امروز می خواد واسه تموم مامانایی که نی نی هاشون تو دلشون هست مطالب آموزشی بنویسه امیدوارم برای مامانای گل مفید باشه قسمت اول : سوزش سر دل (heart burn ): سوزش سر دل به علل هورمونی ,افزایش حجم رحم ,رشد جنین و فشار آن به معده و دستگاه گوارش مادر و در نتیجه ریفلاکس اسید معده به قسمت تحتانی مری ایجاد می شود. توصیه می شود : *وعده های غذایی را به 4-5 وعده غذای سبک افزایش دهید.  *از غذاهای سرخ کرده اجتناب کرده  و از غذاهای آب پز و بخار پز استفاده کنید . *غذا را خوب جویده و به آرامی میل کنید. *بعد از صرف غذا کمی پیاده روی کنید. *از غذاهای چرب و پر ادویه کمتر استف...
28 تير 1390

کوه و جنگل

سلام عزیزم امروز من و تو و بابایی به همراه بابا جون اینا و دایی جون رضا و مادرجون رفتیم کوه و جنگل اینو بگم خاله جونای مامانی هم بودن اما خاله جونای تو چون کار داشتند نتونستن بیان  امروز ,روز خیلی خوبی بود و خاطره اش برای همیشه تو ذهنم می مونه اتفاقات خیلی جالبی واسمون افتاد مخصوصا بابایی که نمیشه اینجا نوشت اما من خیلی نگرانت بودم که با اون همه بالا و پایین پریدن ها و کوه نوردی های من بلایی سرت نیاد. ساعت 9 شب از کوه برگشتیم سریع اومدم این روز رو اینجا ثبت بکنم  خیلی خسته ام امیدوارم سال آینده با هم بریم کوه از همون اول بهت یاد می دم چطور بری کوهنوردی عزیزم من برم استراحت بکنم فردا صبح با...
26 تير 1390

عیدت مبارک گلم

سلام گلم دل من و بابایی خیلی می خواد هر چه زودتر ببینیمت فردا نیمه شعبان هستش بهت عید رو تبریک می گم عزیزم   امروز صبح من و بابا امین با هم رفتیم آزمایشگاه آخه مامانی آزمایش FBS داشت و یه BS دوساعت   بعدش مامانی دستش اوف شد اما عصر که جواب رو گرفتم خوشبختانه مشکلی نداشتم   اینو بگم امروز قام قام بازی نرفتیم با هم آخه مامانی امروز رو مرخصی گرفته بود که هم استراحت   کنه و هم اینکه آزمایشگاه بره انشالله دو شنبه که رفتیم سر کار با هم قام قام بازی می کنیم   آخه گلم محل کار مامانی خارج از شهره و هر روز مجبوریم با قام قام بریم و برگردیم &nb...
25 تير 1390

اولین پیام مامانی

                                                                   سلام من مامان نی نی گولو هستم یعنی تا چند ماه دیگه خواهم شد من و بابای نی نی گولو تصمیم گرفتیم خاطراتمون رو  از حالا تا زمانی که نی نی گولومون دنیا میاد و بزرگ می شه اینجا بنویسیم عزیزم امیدوارم وقتی دنیا اومدی و اونقدر بزرگ شدی که بتو...
24 تير 1390